میر علی سید نقوی؛ عباس ثابت
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل تاثیر ابعاد مدل ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام در بروز قانون شکنی خیرخواهانه بر اساس نقش میانجی خودکارآمدی کارکنان می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است. نمونه مورد مطالعه شامل 354 نفر از کارکنان شهرداری شهر شیراز است که به روش طبقه ای در مناطق دهگانه شهرداری شیراز نمونه گیری انجام شد. ابزار ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل تاثیر ابعاد مدل ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام در بروز قانون شکنی خیرخواهانه بر اساس نقش میانجی خودکارآمدی کارکنان می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است. نمونه مورد مطالعه شامل 354 نفر از کارکنان شهرداری شهر شیراز است که به روش طبقه ای در مناطق دهگانه شهرداری شیراز نمونه گیری انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل سه پرسشنامه استاندارد دهلینگ و همکاران، اولدهام و هاکمن و بوسچر و اسمیت می باشد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که اهمیت شغلی، هویت شغلی، استقلال شغلی دارای اثر مستقیم و معنادار بر قانون شکنی خیر خواهانه دارند. در این میان بعد اهمیت شغلی با ضریب مسیر 25/0 بیشترین تاثیر را بر قانون شکنی خیر خواهانه دارد و بعد از آن به ترتیب هویت شغلی با ضریب مسیر 24/0 و استقلال شغلی با ضریب مسیر 14/0 بیشترین تاثیر را دارا می باشند. ابعاد تنوع شغلی و بازخورد شغلی بر قانون شکنی خیر خواهانه کارکنان تاثیر معنی داری ندارد. در نهایت می توان گفت که استقلال ، هویت و اهمیت شغلی در کار موجب بروز رفتار های قانون شکنی خیر خواهانه می شود.
میر علی سید نقوی
دوره 19، شماره 59 ، مهر 1388، ، صفحه 151-172
چکیده
در این نوشتار این موضوع بررسی می شود که چگونه می توان با توجه به ساختارهای سازمان، استراتژی های مدیریت دانش را پیاده سازی نمود. ضمن آنکه این موضوع در سازمان هایی با ساختار ارگانیک (سازمان های یادگیرنده به عنوان نمونه ای از اینگونه سازمان ها) و مکانیکی (سازمان های حافظ وضع موجود به عنوان نمونه ای از اینگونه سازمان ها) مورد بررسی قرار ...
بیشتر
در این نوشتار این موضوع بررسی می شود که چگونه می توان با توجه به ساختارهای سازمان، استراتژی های مدیریت دانش را پیاده سازی نمود. ضمن آنکه این موضوع در سازمان هایی با ساختار ارگانیک (سازمان های یادگیرنده به عنوان نمونه ای از اینگونه سازمان ها) و مکانیکی (سازمان های حافظ وضع موجود به عنوان نمونه ای از اینگونه سازمان ها) مورد بررسی قرار می گیرد. در این صورت، مدیریت منابع انسانی سازمان ها با توجه به نوع استراتژی و ساختار سازمان، نیازمند استفاده از روش های متفاوتی در ارتباط با استخدام، جبران خدمات و کنترل منابع انسانی خواهند بود، که در قالب فرضیه های تجربی قابل آزمایش مطرح می شود. از اینرو، در این نوشتار سعی بر آن است که سه موضوع زیر مورد بررسی قرار گیرد: الف - جایگاه مدیریت دانش در مدیریت منابع انسانی، ب - معرفی الگویی جهت تعیین استراتژی های مدیریت دانش با توجه به ساختارهای سازمان. ج- نقش استراتژی های مدیریت دانش در تبیین کارکردهای مدیریت منابع انسانی
میر علی سید نقوی؛ سید محمد مهدی بحرالعلوم
دوره 19، شماره 57 ، خرداد 1387، ، صفحه 86-104
چکیده
افزایش روزافزون اهمیت سرمایه های دانشی و مبدل شدن آنها به منبعی از مزیت رقابتی سازمان ها، لزوم مطالعه عوامل مؤثر بر فرایندهای مدیریت دانش را بیش از پیش نمایان می سازد. در عصر کنونی ایده ها با مشخصه عدم اطمینان، مدیریت دانش ابزاری مؤثر در بهره گیری ازسرمایه انسانی و پاسخگویی به عدم قطعیت های استراتژیک محسوب می شود. در این راستا، ابتکار ...
بیشتر
افزایش روزافزون اهمیت سرمایه های دانشی و مبدل شدن آنها به منبعی از مزیت رقابتی سازمان ها، لزوم مطالعه عوامل مؤثر بر فرایندهای مدیریت دانش را بیش از پیش نمایان می سازد. در عصر کنونی ایده ها با مشخصه عدم اطمینان، مدیریت دانش ابزاری مؤثر در بهره گیری ازسرمایه انسانی و پاسخگویی به عدم قطعیت های استراتژیک محسوب می شود. در این راستا، ابتکار عمل های اثربخشی مدیریت دانش، نیازمند فرهنگی هستند که خلق و استفاده از دانش را به میزان تسهیم آن میان افراد ارج نهد. از طرف دیگر، بسیاری از متون برنقش اساسی مدیران و رهبران در شکل دهی فرهنگی مناسبب که تسهیل کننده فرایندهای مدیریت دانش است، تأکید میورزند. لذا در این مقاله مدل های ارزشی (مدل دنیسون و کوئین) و رفتاری فرهنگ سازمانی، سبک های رهبری تحولی آفرین، تبادلی و انزواگرا و همچنین نقش آن ها در توسعه چهار فعالیت کلیدی مدیریت دانش (خلق، ذخیره سازی، انتقال و کاربرد دانش)، مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. به عنوان بخشی از این تجزیه و تحلیل، مجموعه ای از فرضیات آزمودنی به منظور تبیین فرهنگ سازمانی تقویت کننده هر یک از فرایندهای مدیریت دانش و همچنین سبک رهبری مناسب، جهت توسعه و شکل دهی فرهنگ مورد نظر ارائه خواهد شد. در نهایت این مقاله با بررسی زمینه های مناسب برای تحقیقات آتی به پایان می رسد.
میر علی سید نقوی؛ علی فیاضی آزاد
دوره 18، شماره 56 ، دی 1386، ، صفحه 173-196
چکیده
نوشتار حاضر، به بررسی این موضوع که چگونه می توان مشاغل را با استفاده از یک الگوی تکنولوژیک براساس تنوع پذیری وظایف و قابلیت تحلیل پذیری ان تحت یک چارچوب طبقه بندی نمود، می پردازد. در این صورت مدیریت منابع انسانی سازمان ها نیازمند استفاده از روش های متفاوتی در ارتباط با برنامه ریزی، نگهداشت، جبران خدمات و کنترل منابع انسانی خواهند ...
بیشتر
نوشتار حاضر، به بررسی این موضوع که چگونه می توان مشاغل را با استفاده از یک الگوی تکنولوژیک براساس تنوع پذیری وظایف و قابلیت تحلیل پذیری ان تحت یک چارچوب طبقه بندی نمود، می پردازد. در این صورت مدیریت منابع انسانی سازمان ها نیازمند استفاده از روش های متفاوتی در ارتباط با برنامه ریزی، نگهداشت، جبران خدمات و کنترل منابع انسانی خواهند بود و موانعی که بر سر راه به کارگیری این روش ها وجود دارد، به صورت مفروضات تجربی قابل ازمایش مطرح خواهد شد. همچنین، در این نوشتار راهکارهای استفاده مناسب مدیریت منابع انسانی سازمان های مختلف از این الگو در زمینه طبقه بندی مشاغل ارائه می شود و در پایان جنبه های اصلی برای پیاده سازی مناسب این الگو مورد توجه قرار گرفته است.